به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، امشب در مراسم سخنرانی مسجد اعظم قم با اشاره به مبحث شب گذشته و هشت خصلت اخلاقی، اظهارکرد: روایت فوقالعاده مهم و با ارزشی از وجود مبارک پیغمبر عظیمالشأن اسلام نقل شده است و مطلب مهم این است که پیغمبر(ص) در مقدمهٔ روایت میفرمایند: «إذا أحَبَّ اللهُ تَعالی عَبداً، ألهَمَهُ العَمَلَ بثَمانِ خِصالٍ» هرگاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد، هشت خصلت را به او الهام میکند. حالا این محبوب خدا یا در کتابها به این هشت خصلت برمیخورد یا از زبان عالم ربانی واجد شرایطی میشنود؛ چون او محبوب پروردگار است، به کمک و یاری خداوند هم اتصال پیدا میکند که عملاً این هشت خصلت بسیار عظیم مفید را با کمال اشتیاق و رغبت تحقق بدهد.
وی ادامه داد: سخن در این است که انسان چگونه محبوب خدا میشود؟ آیا بیعلت و بیسبب؟ اگر انسان بیعلت و بیسبب محبوب خدا میشد، این جمعیت و ملت روزگار ما به این هشت خصلت مُلهِم و آراسته میشدند. اگر انسان محبوب خدا نباشد، محبوب دشمنش ابلیس میشود که او به تباهکردن تمام سرمایههای وجودی انسان علاقهمند است. ابلیس به پروردگار عالم عرضه داشت و قسم هم خورد که «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ× إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» من همه را گمراه میکنم و در جادهٔ ضلالت و شقاوت قرار میدهم، مگر بندگان مخلص تو را که چون در حصاری از امنیت تو قرار دارند و من هیچ راه نفوذی به آن حصار ندارم.
استاد انصاریان خاطرنشان کرد: این هشت خصلت، نشانهٔ محبوبیت در پیشگاه پروردگار مهربان عالم است و یقیناً شرایطی دارد. این شرایط در کتاب خدا بیان شده است. سلسله مسائل بسیار مهم درونی و برونی است که انسان را محبوب پروردگار میکند و در دایرهٔ محبت الهی قرار میدهد. آنچه قرآن مجید دراینزمینه بیان کرده، نیکیهای باطن و ظاهر است. در آیهٔ ۱۹۵ سورهٔ بقره آمده است: «أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» بهطور مطلق امر شده و پروردگار مسائل خاصی را معیّن نکرده است. اگر نیکی کنید، یقین بدانید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
وی گفت: نهتنها پروردگار مهربان عالم به نفع و مصلحت انسان، بلکه تبلیغات پیغمبران و موعظهٔ آنها که در قرآن بیان شده، همچنین روایات اهلبیت(علیهمالسلام) و از زبان اولیای الهی نیز مردم را به نیکی دعوت کردهاند. در قرآن آمده است که خوبان زمان موسیبنعمران(ع)، با مصلحتخواهی و خیرخواهی، قارون را به نیکی در خصوص ثروتش دعوت کردند: «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ» قارون! با این ثروتت خواهان آخرت آباد باش. این ثروت را حبس نکن و نسبت به آن بخل نورز. حبس ثروت، آخرتت را ویران میکند و چیزی جز دوزخ برای تو برجا نخواهد گذاشت. با ثروتت انفاق کن و مشکلات مردم را حل کن.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: از رسول خدا(ص) سؤال شد حق ما نسبت به ثروت چیست؟ پیغمبر(ص) فرمودند: خانه، مرکب، لباس و خوراک مطابق شأن خودتان. آنگاه اضافهاش صدقه، انفاق، زکات و خمس دارد. اگر اینها را نپردازید، شما بخیل و اهل آتش هستید. همچنین در روایت دیگری فرمودند: «الْبُخْلَ فَإِنَّهُ شَجَرَةٌ فِی النَّارِ» بخل درختی در آتش است. اگر بخل در وجود هر کسی باشد، او اهل دوزخ است.
استادقرآن کریم بیان کرد: انسان وقتی بهدنیا میآید، عریان است و مالک هیچچیزی نیست. حتی همان لباسی هم که خانواده به او میپوشانند، مِلک پدر است و نه مِلک نوزاد. روزی هم که از دنیا میرود، با یک کفن وارد عالم برزخ میشود. پس این وسط، یعنی از ولادت تا مرگ، آنچه به دستش میرسد، مِن اللّه، عَطاءُاللّه و رِزْقاللّه است و نباید نسبت به متاع، پول و دارایی خودش احساس مالکیت بکند. توجه ثروتمند در ثروتش باید به مالکیت پروردگار عالم باشد. او باید خودش را جانشین خدا در ثروت، خلیفه و امین خدا بداند و ثروت را بهصورتی خرج کند که خدا طرح داده است.
وی افزود: حالا مؤمنین زمان موسی(ع) دلشان نمیآمد قارون در قیامت دچار عذاب الهی بشود. برای همین خیرخواهی کردند و به او گفتند: در ثروتی که خدا عطا کرده است، کوشا باش. با ثروت میتوان آخرت آباد، بهشت و نعمتهای ابدی ساخت و تولید کرد. تولید ثروت فقط در دنیا نیست و تولید آخرتی هم دارد. ثروت محل طلوع رحمت، مغفرت، شفاعت، سعادت، نجات، شخصیت و نهایتاً جنتالله است. این یک بخش از نصیحت اولیای خدا و خوبان امت موسی به قارون بود.
این مبلغ عرصه بین الملل، ادامه داد: موعظهٔ دوم آنها این بود: ما به تو نمیگوییم کل ثروتت را خرج کار خیر و نیکوکاری کن؛ سهم خودت را از ثروت پشتسر نینداز و فراموش نکن! سهم تو از ثروتت، یک خانه، مَرکب، محل کسب، صنعت و کشاورزی، هزینهکردن برای زن و بچهات، پوشاک و خوراک مطابق شأن خودت است؛ اما نه در حد اسراف و تبذیر، بلکه هزینهکردن به اعتدال. سپس به او گفتند: «وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ» با این ثروت کَلان نیکوکاری کن، چنانکه خداوند در حق تو نیکی کرده است. نیکیاش هم عطاکردن این ثروت کلان به تو بوده است. این هم سومین موعظهٔ آنها به قارون بود. آخرین موعظهشان به قارون این بود: «وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ» بهدنبال تباهی در مملکت مصر نباش که وسایل عیشونوش حرام را برای خودت، خانوادهات و دوستانت با ثروتت فراهم کنی. با ثروتت تکبر کرده، مغرورانه بین مردم زندگی کنی و لبخند مسخره به آنها بزنی. همهٔ این کارها فساد و تباهی است و خدا هرگز فساد، تباهی و فتنه را دوست ندارد.
نویسنده «تفسیر حکیم» گفت: خدا، ۱۲۴ هزار پیامبر، دوازده امام، اولیای الهی و مؤمنان راستین، امر به نیکوکاری دارند؛ اما ابلیسیان و شیاطین، امر به بدکاری دارند. در قرآن میخوانیم: «الشَّیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقرَ» شیطان شما را به فقر تهدید میکند و میگوید اگر ثروتتان را در مسیرهایی هزینه کنید که خدا گفته است، تهیدست میشوید؛ درحالیکه دروغ میگوید! پروردگار عالم میفرماید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» (انعام /۱۶۰) اگر کسی یک نیکی به پیشگاه من ارائه بکند، من ده برابر برای او قرار میدهم. «لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» از گامها و فرهنگ شیطان پیروی نکنید. شیطان شما را به شرّ، زیان و نهایتاً، «أُولَئِک یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ» همهٔ شما را به دوزخ دعوت میکنند. اینها شما را به اعمال، صفات و کارهایی دعوت و تشویق میکنند که نتیجهاش آتش دوزخ است و این کار را علنی انجام نمیدهند که شما از آنها بدتان بیاید.
وی افزود: وقتی خدا، همهٔ انبیا، امامان، اولیاءالله و نیکان عالم، امر به نیکوکاری به شما میکنند، عقلاً، شرعاً، اخلاقاً، فطرتاً و انصافاً باید به حرف اینها گوش داد یا به حرف شیاطین و ابلیسیان روزگار؟ خودتان داور باشید که اگر امر به نیکی خدا، انبیا، ائمه و مؤمنان را گوش بدهید، به صلاح است یا دعوت ابلیسیان را گوش بدهید!؟
استاد اخلاق حوزه تصریح کرد: ما یک قاضی در باطنمان به نام عقل، خِرد و لُبّ داریم؛ یک لحظه به داوریاش گوش بدهیم و ببینیم در داوری چه میگوید! آیا میگوید به خدا، انبیا و امامان پشت کرده و رو به شیاطین کنید یا به شما میگوید به پروردگار، انبیا، ائمه و اولیا روی بیاورید و به شیاطین پشت کنید و حرفشان را گوش ندهید!؟
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷